یکشنبه ۰۴ شهریور ۰۳ ۱۴:۴۶
بیشتر… فوری هستند، قربان.” هاردویک شانه بالا انداخت. صدای فریادی از قایق نزدیک به گوش رسید. مردان به ساحل اشاره می کردند. هاردویک چشمانش را به سمت خط ساحلی دوخت. بخشی از زمین به ظاهر جامد به آرامی به سمت آب حرکت کرد. به نظر میرسید که پیشانی آن متلاشی شده بود، و موجی بهشدت آهسته از مرز بیموج 745 دریا بیرون میآمد.جایی که گل و لای مانند کرم غلیظ به سطح میرسید. جرم متحرک نیم مایل عرض خوبی داشت. لبه بیرونی آن در دریا حل شد و قسمت بالایی آن کج شد و پوشش گیاهی سبز به سمت باد متمایل شد 747 و بسیار عمدی در آب فرو رفت. به طرز قابل توجهی شبیه روشی بود که یک شمش از فلزات غیرآهنی به داخل حوضچه ای که با ذوب شدن خود ساخته می شود می لغزد.
اما عواقب بعدی به نوعی وحشتناک بود. هنگامی که خاک فرو ریخته همه حل شد – و علف ها مانند علفزاری شناور روی آب موج می زدند – یک شکاف کم عمق ناهموار در ساحل زمین باقی ماند. بی نظمی 746 هایی وجود داشت: خطوط عمودی و ناهمواری در خاک شکسته و آشکار. هاردویک عینک را برداشت و روی چشمانش گذاشت. به نظر می رسید که ساحل به سمت او می پرید.
او دید که خطوط خشن صخره موقت نرم شده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است. پایین دیگر شبیه خاک نیست. درخشید. به صورت توده ای به سمت بیرون حرکت کرد که با متورم شدن 748 گردتر شد. آنها پس از مواد افتاده که اکنون ناپدید شده بودند.
به داخل آب سرازیر شدند. خاک سطحی به طور ناگهانی بریده شد. مواد مرطوبتر زیر آن سرازیر شد و یک تاقچه باقی ماند که بوتههای گلدار را به دقت داشت – هاردویک میتوانست لکههای رنگی را که شکوفههایشان بود ببیند – و خانهای با رنگهای روشن و کوچک که برخی از خانوادهها در آن زندگی میکردند. دور شدن خاک عمیق تر، گودالی بزرگتر و غاردارتری را در زیر سطح ایجاد کرد.
شروع به فروپاشی کرد. خانه به هم ریخت. افتاد. شکست. خاک بیشتری ریخته شد، و بیشتر، و بیشتر. در حال حاضر یک فرورفتگی وجود داشت، نوعی دره که از دریا دور می شد، در جایی که حصاری سبز در لبه آب بود. هنوز سبز بود، اما هاردویک از پشت عینک میتوانست ببیند که درختها سقوط کردهاند و یک حصار سفید رنگ خرد شده بود. و هنوز حرکت 749 وجود داشت. حرکت کند و کند شد.
اما نمی توان گفت چه زمانی متوقف شد. در واقع متوقف نشد. خاک جزیره همچنان به اقیانوس میریخت. بارنز نفس عمیقی کشید. او با لرزش گفت: «فکر کردم همین بود، قربان. منظورم این فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.
که کل جزیره شروع به سر خوردن می کند. هاردویک به طور خلاصه گفت: «زمین اینجا کمی بیشتر در آب خیس شده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است. “خاک زیرین تقریباً به اندازه اینجا سیال نیست.
اما من دوست ندارم در حال حاضر یک بارندگی واقعاً شدید داشته باشم!” ذهن بارنز به سمت دفتر رئیس بخش برگشت. “ضربه زدن سوخت کشتی را راه اندازی می کند؟” هاردویک گفت: از جمله چیزهای دیگر. “بله.” سپس ناگهان گفت: “تو چقدر در اندازه گیری های دقیق مهارت داری؟ من در سیارات باتلاقی بهم ریخته ام.
من در مورد آنچه باید پیدا کنم خیلی زیاد می دانم که برای دقت خوب نیست. می توانید این بطری ها را بردارید و اندازه بگیرید. میزان رسوب و آن را در برابر شوری ترسیم کنید؟ “بله، قربان. سعی می کنم، قربان.” هاردویک با عصبانیت گفت: “اگر ما به اندازه کافی مواد منعقد کننده خاک داشتیم، می توانستیم با آن باتلاق وارونه ای که غیرنظامیان با دقت درست کرده اند، در اینجا کنترل کنیم. اما ما آن را نداریم! اما آب تازه دریا که آنها آبیاری می کردند.
- ۷ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر