سه شنبه ۲۳ مرداد ۰۳ ۲۳:۳۰
برای اعضای متعلق به درجات مختلف، و دنبال مشاغل مختلف، طیف بیشتری از154 شخصیت نسبت به اعضای ملل وحشی. اما یکنواختی وحشی ها اغلب اغراق آمیز شده است و در برخی موارد به سختی می توان گفت که وجود دارد. با این حال، سخن گفتن از انسان، حتی اگر فقط به شرایطی که در معرض آن قرار گرفته است، توجه کنیم که «به مراتب اهلیتر» از هر حیوان 440 دیگری است. برخی از نژادهای وحشی، مانند استرالیایی ها، نسبت به بسیاری از گونه هایی که دامنه وسیعی دارند، در معرض شرایط متنوع تری قرار ندارند. از جنبه دیگر و بسیار مهمتر، انسان با هر حیوانی کاملا اهلی شده تفاوت زیادی دارد. زیرا پرورش او برای مدتی طولانی، چه با انتخاب روشمند و چه ناخودآگاه، کنترل نشده است. هیچ نژاد یا بدنهای از انسانها آنقدر تحت 441 انقیاد انسانهای دیگر قرار نگرفته است که افراد خاصی باید حفظ شوند، و در نتیجه ناخودآگاه انتخاب شوند تا به نحوی در سودمندی برای اربابانشان برتری پیدا کنند.
همچنین برخی از افراد زن و مرد عمداً انتخاب و مطابقت داده نشده اند، مگر در مورد معروف نارنجک انداز پروس. و در این مورد انسان همانطور که انتظار می رفت از قانون انتخاب روشمند پیروی کرد. زیرا ادعا می شود که بسیاری از مردان قدبلند در دهکده هایی که نارنجک داران و زنان قدبلندشان در آن زندگی می کردند پرورش یافته اند. در اسپارت نیز نوعی گزینش دنبال شد، زیرا مقرر 442 شد که همه کودکان بلافاصله پس از تولد معاینه شوند. موجودی خوش فرم و نیرومند حفظ شد، بقیه رها شدند تا نابود شوند. اگر همه نژادهای انسان را یک گونه بدانیم، دامنه او بسیار زیاد است.
اما برخی از نژادهای جداگانه، مانند آمریکایی ها و پلینزی ها، دامنه بسیار گسترده ای دارند. این یک قانون شناخته شده است که گونه های پر دامنه بسیار متغیرتر از گونه هایی با محدوده محدود هستند. و تنوع انسان را می توان با حقیقت بیشتری با گونه های گسترده مقایسه کرد تا با حیوانات اهلی. 155 نه تنها به نظر میرسد که تغییرپذیری در انسان و حیوانات پایینتر از علل 443 کلی یکسانی ایجاد میشود، بلکه در هر دو قسمت یکسان بدن به شیوهای تقریباً مشابه تحت تأثیر قرار میگیرد. عمل تغییر شرایط. صفحه 30. این گیج کننده ترین موضوع است.
نمیتوان انکار کرد که شرایط تغییریافته، تأثیری و گاهاً تأثیر قابلتوجهی بر موجودات مختلف دارد. و در ابتدا محتمل به نظر می رسد که اگر زمان کافی در نظر گرفته شود، این نتیجه غیر قابل تغییر خواهد بود. اما من نتوانستم شواهد روشنی را برای این نتیجه بدست آوریم. و دلایل معتبری ممکن است از طرف دیگر، حداقل تا آنجا که به ساختارهای بی شماری مربوط می شود، که برای اهداف خاص اقتباس شده اند.
با این حال، شکی وجود ندارد که شرایط تغییریافته باعث ایجاد مقدار تقریباً نامحدودی از تغییرپذیری نوسانی میشود که به موجب آن کل سازمان در درجههایی پلاستیک تبدیل میشود. در ایالات متحده، بیش از یک میلیون سرباز، که در اواخر جنگ خدمت کرده بودند، اندازه گیری شد و ایالاتی که در آن متولد و بزرگ شدند، ثبت شد. از این تعداد شگفت انگیز مشاهدات ثابت 444 می شود که تأثیرات محلی به نوعی مستقیماً بر قد تأثیر می گذارد. و همچنین می آموزیم که "به نظر می رسد حالتی که رشد فیزیکی در آن به میزان زیادی صورت گرفته است، و وضعیت تولد، که نشان دهنده اصل و نسب است.
تأثیر قابل توجهی بر قد می گذارد." به عنوان مثال، ثابت شده است که "اقامت در ایالات غربی، در طول سال های رشد، باعث افزایش قد می شود." از سوی دیگر، مسلم است که با ملوانان، زندگی آنها رشد را به تأخیر می اندازد، همانطور که «تفاوت زیاد بین قامت سربازان و ملوانان در156 در سن هفده و هجده سالگی.» آقای B. A. Gould تلاش کرد تا ماهیت تأثیراتی را که به این ترتیب بر قد و قامت اثر میگذارند، مشخص کند. اما او فقط به نتایج منفی رسید، یعنی اینکه آنها به آب و هوا، ارتفاع زمین، خاک و حتی «در هیچ درجه کنترلی» به فراوانی یا نیاز به امکانات زندگی مربوط نمیشوند. این نتیجه اخیر مستقیماً با آنچه ویلرمه از آمار قد سربازان وظیفه در مناطق مختلف فرانسه به دست آورده است، مخالف است. وقتی تفاوتهای قامتی بین سران پولینزی و طبقههای پایینتر در همان جزایر، یا بین ساکنان جزایر آتشفشانی حاصلخیز و مرجانی کمبار همان اقیانوس، یا، دوباره، بین Fuegians در شرق و غرب را مقایسه میکنیم. در سواحل کشورشان، جایی که وسایل امرار معاش بسیار متفاوت است، به سختی می توان از این نتیجه گیری اجتناب کرد که غذای بهتر و آسایش بیشتر بر قد تأثیر می گذارد. اما اظهارات قبلی نشان می دهد که رسیدن به هر نتیجه دقیق چقدر دشوار است. دکتر بدو اخیراً ثابت کرده است که با ساکنان بریتانیا، سکونت در شهرها و مشاغل خاص تأثیر بدتری بر ارتفاع دارد. و او استنباط می کند که نتیجه تا حدی ارثی است، همانطور که در ایالات متحده نیز چنین است. دکتر بدو همچنین معتقد است که هر جا که یک نژاد به حداکثر رشد فیزیکی خود دست یابد، از نظر انرژی و قدرت اخلاقی بالاتر می رود. اثرات ارثی افزایش و کاهش استفاده از قطعات. هبوط انسان، صفحه 32. معروف است که استفاده از آن ماهیچه ها را در فرد تقویت می کند و عدم استفاده کامل یا از بین رفتن عصب مناسب آنها را ضعیف می کند. وقتی چشم از بین می رود، بینایی157 عصب اغلب آتروفی می شود. هنگامی که یک سرخرگ بسته می شود، کانال های جانبی نه تنها از نظر قطر، بلکه در ضخامت و استحکام پوشش آنها افزایش می یابد. هنگامی که یکی از کلیه ها به دلیل بیماری فعالیت خود را متوقف می کند، دیگری در اندازه افزایش می یابد و کار خود را دو برابر می کند. استخوانها نه تنها از نظر ضخامت، بلکه از نظر طول نیز به دلیل تحمل وزن بیشتر افزایش مییابند. مشاغل مختلف که معمولاً دنبال می شوند منجر به تغییر نسبت در قسمت های مختلف بدن می شود. بنابراین توسط کمیسیون ایالات متحده مشخص شد که پاهای ملوانان به کار گرفته شده در اواخر جنگ به میزان O·217 یک اینچ از سربازان بلندتر بود، اگرچه ملوانان به طور متوسط مردان کوتاه تری بودند. در حالی که بازوهای آنها 1.09 اینچ کوتاهتر بود، و بنابراین، نامتناسب، نسبت به قد کمترشان کوتاهتر بود. این کوتاهی بازوها ظاهراً به دلیل استفاده بیشتر از آنها است و یک نتیجه غیرمنتظره است. اما دریانوردان عمدتاً از بازوهای خود در کشیدن و نه برای تحمل وزنه استفاده می کنند. در دریانوردان، دور گردن و عمق رکاب بیشتر است، در حالی که دور سینه، کمر و باسن کمتر از سربازان است. اگر چندین تغییرات فوق در طول نسلها دنبال میشدند، این تغییرات ارثی میشدند، معلوم نیست، اما محتمل است.
- ۱۲ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر