او ممکن است ما را با نبرد، قتل و شرلوک هلمز به وجد بیاورد. او ممکن است به خاطر فکر پیرمردهای خانه، یا به عکسهایش از صداقت، فروتنی و متانت یک انسان عادی اشک در چشمان ما جاری کند. او حتی ممکن است به محله های فقیر نشین برود و راه های خانم ویگز، صرفه جویی صبورانه و رضایت زیبای او را در آن وضعیتی از زندگی که خدا راضی شده او را به آن فراخواند، به ما نشان دهد.
در هر یک از این زمینهها، نویسنده، اگر ارزش نمکش را داشته باشد، ممکن است «سرگرمکننده» باشد - و به این ترتیب حقالامتیاز وارد میشود. اگر کسی باشد که این کار برایش مناسب نباشد - آنقدر منحرف است که بورژواها 215 راضی نمیشوند. او یا آنقدر لجباز است که یاد نخواهد گرفت که بورژواها را راضی کند. یا بهتر از آن، به سادگی او را به حال خود رها می کنیم و او به یک حیاط می رود. طاقچه های بورژوازی شبیه کشتی های بخار مسافرتی بورژوازی است. آنها هرگز آنقدر شلوغ نیستند که جایی برای تعداد بیشتری از کسانی که می خواهند سوار شوند.
وجود نداشته باشد. و هر نویسنده جوانی که تصور می کند می تواند 256خرس برای گرسنگی طولانی تر از دنیا می تواند تحمل کند تا او از گرسنگی بمیرد، خوش آمدید آن را امتحان کنید. گرسنگی دادن به همه چیز تخصص جامعه بورژوایی است - اکثریت قریب به اتفاق موجودات در آن همیشه از گرسنگی می میرند.
خیلی برای چیزهایی که هستند. انقلاب، البته، مردم بورژوای کنونی ما را تغییر نخواهد داد - به جز اینکه آنها را کاملاً ترسانده و آنها را قابل آموزش خواهد کرد. اما طبقه عظیمی از مردم را به میدان میآورد که زندگی برایشان امری جدید 216 و شگفتانگیز است. و فرزندانشان نیز در دنیایی متفاوت و با ایده آلی متفاوت بزرگ خواهند شد. و بنابراین نسلی از این به بعد، یک جامعه هنری جدید وجود خواهد داشت. افرادی که آن را می سازند مجبور نخواهند شد که پول را تنها چیز در زندگی بدانند، تنها آزمون برتری و قدرت. آنها با این شعار تربیت نخواهند شد که «دیگران را انجام بده وگرنه تو را انجام خواهند داد».
آنها در دنیایی بزرگ شدهاند که در آن هیچکس نمیتواند انسان دیگری را «انجام دهد» و در آن همه انسانها از نظر پول برابر هستند. آنها در دنیایی تربیت خواهند شد که در آن کار و زندگی شایسته حق و تکلیف هر انسانی است و برای هر انسانی بدیهی است. که در آن نفوذ، شهرت و فرمان برای چیزهای دیگری غیر از پول داده می شود. اگر این حقیقت داشته باشد که ایمان، امید 217 و صدقه از ثروت بالاتر است، شاید اصلاً اینطور نباشد. 257آرمانشهری است که تصور کنیم اینها چیزهایی خواهند بود که عموم جدید به آن احترام میگذارند و برای ترویج آن تلاش خواهند کرد.
بهترین راه برای اطمینان از این موضوع مطالعه نویسندگانی است که آرمانهای سوسیالیسم را شکل میدهند - مانند مردانی مانند ویتمن و ثورو، راسکین و ویلیام موریس، کروپوتکین و کارپنتر و گورکی. بیش از هر چیز آرزو میکنم که 218 میتوانستم عامل نگاه خواننده به یک کتاب باشم، که در آن یکی از ارواح ارباب زمان ما تلاش کرده است تا این دنیای زیبا را به تصویر بکشد. وقتی سال گذشته با آقای اچ جی ولز آشنا شدم، هیچ یک از کتاب های او را نخوانده بودم. بنابراین او نسخهای از «آرمانشهر مدرن» خود را برای من فرستاد.
و با مهربانی روی آن نوشت: «به امیدوارترین سوسیالیستها، از امیدوارترینهای بعدی!» پس از آن، لایف از من خواست که نام کتابی را که در سال گذشته بیشترین لذت را به من داده بود، نام ببرم و من نام آن را گذاشتم. به نظر 219 من یکی از آثار بزرگ ادبیات ماست. شایسته است که با دیدگاه های افلاطون و سر توماس مور قرار بگیریم. این دارای سه فضیلت بزرگ است که به ندرت در ترکیب یافت می شوند. در وهله اول، نجابت و بلندی روحیه که خواندن آن را به یک تمرین مذهبی تبدیل می کند. در وهله دوم، کار یک مهندس است.
مردی با حس مدرن واقعیت و آشنا به کل رشته. 258از دستاوردهای علمی در وهله سوم، به سبک ادبی نوشته شده است که خواندن هر پاراگراف را به خودی خود لذت بخش می کند. کتابی است برای دوست داشتن و گرامی داشتن. آدمی آن را با طراوت و نیرومندی رها می کند تا با صبر و نشاط منتظر ساعت تغییر بزرگ باشد.
- ۱۶ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر